بسته به پنجره ای که از آن نگاه می کنید ، جهان می تواند مکانی بسیار متفاوت به نظر برسد. خانواده کیم از آپارتمان زیرزمینی بد بو و کپک زده خود ، میله های فولادی را می بینند. فراتر از آن ، یکی از پشت پرده سئول - نوعی که مست می کند برای تسکین خود فرو می رود. هنگامی که دستگاه های کفگیر خیابانی از بین می روند ، آنها پنجره های خود را باز می گذارند تا آپارتمان آنها به صورت رایگان درمان شود ، حتی اگر در این روند نزدیک به خفه شدن از مرگ باشند. سپس خانواده پارک ، در خانه ای آرام و حومه ساکن واقع شده اند که در نیمه راه بین محل نصب هنر و یک قلعه قرار دارد. نیمی از دیوارها از شیشه ساخته شده اند و نمای روشنی از چمنهای اسید سبز موجود در خارج و پوشش گیاهی که آن را از همه طرف محصور می کند ، ارائه می دهند. این یک سرگرمی از آرامش ، ایمنی و کمال بی نظیر است.
پدرسالار پارک دونگ ایک (لی سان سان-کیون) مدیرعامل فناوری است که به سختی در خانه زندگی می کند ، در حالی که همسرش Yeon-gyo (چو یئو جونگ) شکننده و شکننده است. او درباره نبوغ هنری تخیل پسرش وسواس می کند. او تخصص خاصی در کتیبه های عصبانی و عصیان دارد. سگ های اسباب بازی از جایی دیگر ظاهر نمی شوند. آیا آنها به صورت پنهانی تکثیر می شوند؟
پس از استخدام پسر کی وو (چوی وو-شیک) به عنوان یک مدرس انگلیسی زبان ، خانواده کیم سعی در ادغام خود در این دنیای براق و توخالی دارند. او بلافاصله نقشه ای را برای گرفتن بقیه قبیله - که شامل والدین وی ، کی تاک (بازیگر کهنه کار Song Kang-ho) و Chung-sook (چانگ هه جین) ، و همچنین خواهرش کی جونگ (پارک بنابراین -dam) - شاغل است. نقشه های آنها هیجان انگیز است ، همانطور که باهوش و پیچیده تر طرح شده اند ، به عنوان نرم و نرم و نرم ظاهر می شوند. بیشتر قسمتهای انگل بونگ جون هو ، که کارگردان با هان جین برنده شد ، نوشت ، مخاطبان در هیجان سنگین و حیرت آور جمع می شوند. ما می بینیم که آنها اسناد را جعل می کنند ، نام های مستعار اختراع می کنند و خطوط آنها را با دقت تمرین می کنند.
بیشتر بخوانید
اما بونگ هرگز فیلمی سرراست در زندگی خود نکرده است - به همین دلیل او یکی از استادان بزرگ بازی سینمایی است (به رسمیت شناختن جوایز او خیلی دیر شده است ، و انگلیس شش نامزد اسکار را از آن خود کرد). کارهای این کارگردان به همان اندازه بازیگوشانه و صادقانه است. او شما را در خانه احساس می کند ، و سپس فرش را از زیر شما می پیچید. همانطور که فیلمبرداری فیلم هیولا (میزبان 2006) و خیال داستوپیا (برفی 2013) به اثبات رسیده است ، این کارگردان تمایل به سینمای ژانر دارد ، اما هرگز مطابق قوانینش احساس محدود نمی کند. انگل در دنیای ما کاملاً اتفاق نمی افتد ، اما خیال هم نیست. در جهانی اتفاق می افتد که اگر خواسته ها و انگیزه های مردم در زیر سطح قرار نگیرند ، وجود خواهد داشت.
همیشه کارگردان علاقه ای به درگیری طبقاتی نشان داده است. از این گذشته ، قطار موجود در Snowpiercer تنها یک استعاره بزرگ برای سرمایه داری است. اما ممکن است انگل پیچیده ترین آزمایش وی در مورد این موضوع باشد. "انگل" عنوان برای همه شخصیت های این فیلم صدق می کند. زالو ثروتمندان فقیر را ، که به نوبه خود با پیوستن به زیرزمین طبقه حاکم زنده می مانند ، زنده می مانند.
بهترین مدعیان اسکار 2020
نمایش همه 9
ایرلندی
جوکر
ن کوچک
داستان ازدواج
همه در تغییر و تبدیل شدن به چیزهای دیگر تثبیت شده اند: خانواده کیم به پشت پرده های جدیدی که شامل کالج های خارجی خارجی و مجموعه های مهارت های نخبه است ، می پردازند. یون یونو با فرهنگ آمریکایی (سرمایه دار ترین آنها) وسواس دارد و اسباب بازی هایی به سبک آمریکایی را برای پسرش وارد می کند و اعلام می کند که او یکی از زیرزمین های بعدی است. در انگل ، سرمایه داری توهمی است که بر توهم دیگری استوار است ، در حالی که همه یکدیگر را زیر پا می گذارند تا به هدف نامشخص برسند.
هرچند بخش اعظم این داستان با کلمات گفته نمی شود ، بلکه در استفاده از فضا و نحوه حرکت مردم از طریق آن است. خانواده کیم اغلب در همان قاب قرار می گیرند که به سختی روی مبلمان و لوازم جانبی قرار می گیرند تا همه بتوانند متناسب باشند. آنها یک جبهه متحد در این نبرد هستند. در همین حال ، خانواده پارک همیشه در اتاق های جداگانه یا طرفین قاب می نشینند. جای تعجب نیست که آنها بسیار ضعیف و به راحتی دستکاری شده اند.
اما ، هشدار داده شود: هیچ پیروزی در انگل وجود ندارد. و هیچ کس بدون اسکوت دور نمی شود.